ساینای عزیزساینای عزیز، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 10 روز سن داره

سیمرغ زندگیمون

13به در پرنسس

اینم 13 به در 92 که خونواده 3نفره ما همراه مامان جونی و باباجونی و دایی خان رفتیم یه پارک خیلی زیبا نزدیک خونه مامان جون اینا خیلی خیلی خوش گذشت جای همه نی نی ها خالی .ساینا که خیلی کیف کرد.14 فروردین بابا بزرگ پرنسس هم از کربلا اومد که یه عروسک خوشگلم واسه ساینا اورده بودن دستشون درد نکنه ساینا که کنار گلها بود سرشو بالا نمیکرد که یه عکس ناز بندازم .همه عکساش پیش گلها همینطوری بود.شیطونه دیگه ناناز خانوم ...
21 فروردين 1392

خواب پرنسسی

ساینا 5 فروردین از خستگی بعد از کلی مهمونی رفتن از خستگی توی روروکش خوابش برد.خوابای رنگی ببینی عشقم ...
21 فروردين 1392

تعطیلات پرنسس

دختر نازم اولین عیدت مبارک.امسال عید ما یه رنگ و بوی دیگه ای داشت که اینو مدیون پرنسس نازنینم هستم.ما به خاطر ساینا گلی تعطیلات جای نرفتیم که به خاطر شلوغی شهرها اذیت نشه اما وقتی تعطیلات تموم شد مامان بزرگ مامان سحر از سفر کربلا برگشته بود و منو ساینا به همراه مامان جونی و دایی جونی رفتیم نهاوند که در استان همدان .ساینا دومین باره که به این شهر سفر میکنه که دختر ماهی بود مثل همیشه.چهار روز اونجا بودیم که  بابای هم حسابی دلش واسه ما تنگ شده بود.راستی ساینا جونم دندون هفتمشم که فک بالا سمت چپش بود 12 فروردین درآورد خداحافظی هم یاد گرفته خیلی هم دستو دل بازه هر چیزی که دستشه دوست داره به همه بده. بابا محمد به خاطر اینکه ما حوصلمون س...
21 فروردين 1392
1